کد مطلب:149836 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:222

دعا برای شفای امام هادی کنار قبر حسین
ابن قولویه، رضوان الله علیه، نقل كرده كه ابوهاشم جعفری گفته است:

من و محمد بن حمزه وارد بر حضرت هادی، علیه السلام، شدیم تا از آن بزرگوار كه در حال كسالت بودند عیادت كنیم. حضرت به ما فرمود:

وجهوا قوما الی الحائر من مالی؛ گروهی را روانه ی حایر حسینی كنید و هزینه ی سفر آنان را از مال من قرار دهید. وقتی كه ما از نزد آن حضرت بیرون آمدیم، محمدبن حمزه به من گفت: حضرت هادی ما را به سوی حایر می فرستد و حال آنكه او خود به منزله آن كسی است كه در حایر می باشد (یعنی؛ امام حسین، علیه السلام).

ابوهاشم می گوید: من به نزد حضرت هادی، علیه السلام، برگشتم و این


سخن محمد بن حمزه را به آن حضرت عرض كردم. امام، علیه السلام، فرمود: لیس هو هكذا، ان لله مواضع یحب ان یعبد فیها و حایر الحسین، علیه السلام، من تلك المواضع؛ [1] نه، مطلب این چنین نیست، راستی كه برای خداوند مواضعی است كه دوست دارد كه در آن مواضع مورد عبادت قرار گیرد و حایر حسین، علیه السلام، از آن مواضع است.

به صریح فرمایش حضرت هادی، علیه السلام، حایر حسین و حرم مطهر آن بزرگوار، بقعه ای است كه خدای تعالی دوست می دارد كه مردم در آنجا عبادت و نیایش كنند، هر چند كه عبادت و بندگی خدا در هر مكان و موضعی مطلوب پروردگار است ولی بعضی از مواضع دارای امتیاز و خصوصیت است و عبادت خداوند، در آن مواضع، حایر حسینی است.

روایات دیگری را نیز نزدیك به همین مضمون از آن حضرت نقل كرده است.

اكنون جای تأمل، اندیشه و دقت است كه محبوب بودن عبادت در حایر حسینی و این بقعه ی مقدسه، روی چه اساسی است و چه رمزی دارد؟ لابد برای انتساب آن به امام حسین، علیه السلام، است و اینكه این بقعه ی مباركه، حامل مركز توحید و كانون قداست و تقوا و بزرگترین


مظهر عبادت و بندگی خداست؛ آنجا جایی است كه عالیترین و روشن ترین نمایش های یگانه پرستی و اخلاص در عمل و عبودیت الهی جلوه كرد؛ حایر حسینی مركز الهام بخشی از برای اهل جهان است و آنان را به سوی بندگی پروردگار بزرگ، سوق می دهد؛ حایر حسینی تجلیگاه بهترین صورت از صوربندگی خدا بوده و نماز و عبادتی كه در آن مكان و به وسیله حضرت حسین بن علی انجام شد حیرت زاست و تصور آن از درك اذهان بشری فراتر می باشد.



گر نماز آن بود كان مظلوم كرد

دیگران را زین عمل محروم كرد





[1] ابن قولويه، محمد؛ كامل الزيارات، ص 287، ح 2، مشابه اين روايت از حضرت صادق نيز نقل شده است رجوع شود به عدة الداعي، ص 48.